نگارش هشتم -

درس 3 نگارش هشتم

.nazi. ...

نگارش هشتم. درس 3 نگارش هشتم

ضرب المثل زیر را به شیوه باز آفرینی گسترش دهید کلاغ خواست راه رفتن کبک. را یاد بگیرد راه ر غتن خودش. را هم فراموش کرد از خودتون باشع ممنون

جواب ها

ابوالفضل بهار

نگارش هشتم

سلام کلاغ می‌خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد کبکی بود که خیلی زیبا راه می‌رفت. همه پرندگان، مجذوب خرامان راه رفتن او بودند. وقتی کبک از دور دیده می‌شد، پرنده های دیگر دست از پرواز و جست و خیز بر می‌داشتند، روی شاخه‌ای می‌نشستند تا راه رفتن او را ببینند. در میان همه پرندگانی که از راه رفتن کبک خوشش می‌آمد، پرنده‌ای هم بود که فکرهای دیگری به سرش زده بود. این پرنده کسی جز کلاغ نبود. در ابتدا کلاغ هم مثل سایر پرنده‌ها، به راه رفتن کبک نگاه می‌کرد و مثل همه لذت می‌برد. اما چند روزی که گذشت، کلاغ با خود گفت: ' مگر من چه چیزی از کبک کم دارم ؟ او دو تا بال دارد، من هم دارم. دو تا پا دارد و یک منقار، من هم دارم. قد و هیکل ما هم که کم و بیش به یک اندازه است. چرا من مثل کبک راه نروم ؟ ' این فکرها باعث شد که کلاغ طور دیگری عمل کند. او که می‌دید توجه همه پرنده‌ها به کبک است، حسودی اش شد و تصمیم گرفت هر طور که شده نظر پرنده‌ها را به خودش جلب کند. با این تصمیم، نگاه کلاغ به کبک عوض شد. او به جای اینکه مثل همه پرنده‌ها از راه رفتن کبک لذت ببرد، به راه رفتن کبک دقیق می‌شد تا بفهمد او چطوری راه می‌رود که همه آن را دوست دارند. کلاغ هر روز در گوشه‌ای سر راه کبک می‌نشست و سعی می‌کرد با نگاه به او، شیوه راه رفتنش را یاد بگیرد. بعد از آنکه کبک از کنار کلاغ می‌گذشت، کلاغ بلافاصله راه می‌افتاد و سعی می‌کرد مثل کبک راه برود و راه رفتن او را تقلید کند. چند روز گذشت.کلاغ خیلی تمرین کرده بود و فکر می‌کرد که شیوه راه رفتن کبک را یاد گرفته است. یک روز که همه پرندگان منتظر آمدن کبک بودند، کلاغ از جایی که بود بیرون آمد و سعی کرد پیش چشم همه پرنده‌ها مثل کبک راه بود. پرنده‌ها که تا آن وقت کلاغ را با آن حال و روز ندیده بودند، کم مانده بود از تعجب شاخ درآورند. آنها نگاهی به یکدیگر انداختند و شروع کردند به مسخره کردن کلاغ. کلاغ که منتظر تحسین پرندگان بود، با شنیدن حرفهای مسخره آمیز پرنده‌ها و دوستانش دست و پایش را گم کرد و روی زمین افتاد. پرزه پرانی پرنده‌ها شروع شد. یکی می‌گفت: ' کلاغ را ببین بعد از سالها پرواز، بلد نیست دو قدم راه برود. ' یکی دیگر می‌گفت: ' کلاغ جان، نمی‌خواهد مثل کبک راه بروی. بهتر است همان طور که قبلاً راه می‌رفتی، راه بروی. ' این حرف، کلاغ را هوشیار کرد. تصمیم گرفت از راه رفتن مثل کبک دست بردارد و مثل گذشته راه برود. اما هر کاری کرد، نتوانست. انگار راه رفتن خودش را فراموش کرده بود. تایید یادت نره

سوالات مشابه

مرسانا 🥰🥰

درس 3 نگارش هشتم

بچه ها راستی کی موضوع این رو میدونه ولی تو گوگل نباش ممنونم

مرسانا 🥰🥰

درس 3 نگارش هشتم

سلام خوبید توروخدا از این بهم کمک کنید ولی تو گوگل نباش

سجاد سجاد کرمی نیک

درس 3 نگارش هشتم

سلام دوستان پاسخ درست نویسی صفحه ۳۶ رو لطفا بدید تایید میکنم مطمئن باشید فقط از داخل اینترنت و گام به گام نباشه

.nazi. ...

درس 3 نگارش هشتم

صفحه ۴۲ نگارش:انشا درمورد دیدن مورچه ای که باری را می‌کشد ۱۳ یا ۱۵ خط بشع از هییچ سایت اینترنتی نباشه خودتون نوشته باشید ممنونم♡♡

محمد باقری

درس 3 نگارش هشتم

لطفا ضرب المثل کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد . را می فرستید از اینترنت نباشه ممنون 😘😘😘

مانی 🌻

درس 3 نگارش هشتم

سلام انشاء درباره صحنه ورود یک موش به خانه میخواستم طنز باشه حتما اگر جواب بدید حتما تایید میکنم

شیوا اسمعیلی

درس 3 نگارش هشتم

با کمک کلمات زیر یک انشا بنویسید به روشنی خورشید_پیکر شهر_پیک خوشبختی_چشمه نور_چتر آرامش_دفتر هستی_ دشت اندوه_غبار غم_عطر مهربانی_ قاب لبخند_باران رحمت_اسب سپید آرزوها_آفتاب اندیشه خیلی ممنون میشم ازتون 🙏🏻

ميسا سواري

درس 3 نگارش هشتم

انشا در مودر انجه در مسير خانه تا مدرسه ميبينيد

مانی 🌻

درس 3 نگارش هشتم

سلام دوستان شبتون بخیر اگه میشه واسم بفرست به زبان ساده و صمیمی صفحه 46

hadis bagheri

درس 3 نگارش هشتم

سلام دوستان انشاء صفحه ۴۲ و ۴۶ رو برام بفرستین ممنون میشم و تایید میکنم فقط از اینترنت نباشه ممنون

RAVI .....

درس 3 نگارش هشتم

لطفا پاسخ صفحه46 به صورت تایپ تایید میکنم و لطفا دنبال کنید

RAVI .....

درس 3 نگارش هشتم

لطفا درمورد صحنه ورود یک موش به خانه(صفحه۴۲کتاب)هرکی خوب بگه جواب معرکه میکنم

nadia abasi

درس 3 نگارش هشتم

لطفا زود بگید‌تایید میکنم حتما. انشا در مورد ارزش کتاب و کتاب خوانی را بنویسید

nadia abasi

درس 3 نگارش هشتم

لطفا زود جواب ‌بدید خواهش میکنم موضوع انشا در مورد قطره ی بارانی که از ابری چکیده اید خواهش میکنم زود بگید و اصلا از اینترنت نباشه تایید میکنم فقط زود لطفا بگید

mm ..

درس 3 نگارش هشتم

انشا با موضوع آزاد یکس از انشاهای خوب خودتون رو با هر موضوعی که هست بفرستید فقط خیلی خوب باشه🙏

شیدا جعفری

درس 3 نگارش هشتم

انشا = در شرایط کرونا و عدم حظور ما در مدرسه و کلاس ما چگونه و با چه روشی میتوانیم در درس و یادگیری موفق باشیم؟

mohammed باباخانی

درس 3 نگارش هشتم

انشا میخوام درباره این عکس لطفا لطفا زود بفرستید♥♥♥

محمدجواد فاضل

درس 3 نگارش هشتم

دانش آموزان عزیز غلط املایی عبارات زیر را پیدا کنید وتا ساعت 8 شب به پی وی ارسال کنید (تشدید را غلط حساب نکنید) جنگ چالدوران با همه مغاومت دلیرانهٔ شاه اسماعیل و سربازانش به شکست انجامید. غار تاریک و نمناک بود غطره های آب از شکاف سقف و از روی توده ای آهکی که از سقف آویذان بود پایین می آمد. کمال الدین بهزاد تکه چوب نیم سوخته ای برداشت و روی دیوار غار تصویر مرغی را کشید که رو به سقف غار عوج گرفته بود. ای حدحد صبا به سبا می فرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت حیف است تایری چون تو در

شیدا جعفری

درس 3 نگارش هشتم

کسی فرهنگ بومی۲ نگارش کلاس پنجم داره

dina shirvani

درس 3 نگارش هشتم

اشنا درباره دیدن مورچه ای که باری میکشد سریع🌷